غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

چه سودی تو را بهر این زندگی

چه دارد به جز مرگ و افسردگی


در این بی هدف راه پر و پیچ و خم

تویی زنده از بهر یک مرده گی


بیا جان رها کن از این سیل سخت

برو تا ره جان به آزادگی


اسیر غمی غم رها کن برو

بیاموز تو رسم آزادگی

چپ و راست

خدایا

نه به راه راست آیم

نه به چپ

تو خودت مرا رها کن

نه به چپ

نه راست هایت