غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

دلم زین روزگاران تنگ گشته ...... تمام سیستم من هنگ گشته
سر مردم دمادم در موبایل است ...... عواطف بهر هم کمرنگ گشته
تمام فکر و ذکر بچه هامان ...... کِلش بازی و war و جنگ گشته
نمای خانه ها قبلاً گِلی بود ...... کنون چون قلب مردم سنگ گشته
نماز و بندگی بوده فضیلت ...... گناه و هرزگی فرهنگ گشته
درون سفره ها قبلاً غذا بود ...... سوسیس، قورباغه و خرچنگ گشته
صداقت رفته و مهر و عطوفت ...... به جایش نکبت و نیرنگ گشته
خداوندا دوایی بهر ما کن ...... که قلب ما همه پر زنگ گشته
::ح.ر::

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد