تیر خلاص من تویی، حکمت ناب من تویی
ای زتو دور گشته من صاحب جان من تویی
گر همه راه طی کنم، دور شوم ز راه تو
باز به من عیان شوی راهنمای من تویی
سخت بیازمودهای، تا که به اعتلا رسم
آب شوم ز پختگی تا که به تو! خدا رسم
مالک جان من تویی، صبر و قرار من تویی
نیست برون ز ملک تو، راه فرار من تویی
موت مرا تو خوب ده، قرعهی بنده خوب نه
تا بپرم به سوی تو، قرب تو از فراغ به
ح.ر.